الناالنا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

Georgia

Ne mütlü türk deyene🇦🇿

هرچه باشی باید مادر خوبی باشی

ماد نو پای عزیز یکی از سختی های مادر بودن اینه که: افسرده ای با ید مادر خوبی باشی، ناراحتی باید مادر خوبی باشی، مریضی باید مادر خوبی باشی، خوابت میاد باید مادر خوبی باشی، حوصله نداری باید مادر خوبی باشی و ...   الهی که سایه شما دو نفر (مادروپدر)بالای سر امیر محمد نازو عزیز باشه. ...
16 مهر 1391

همه بچه‌ها خوبند اگر

همه بچه‌ها خوبند اگر تقدیم به خانم شیری (همسر همکار گرامی و محترمم: جناب آقای مهندس شیری) فرشته‌های پاک و کوچکی از آسمان هدیه آورده می‌شوند که چند صباحی با ما بمانند و بروند. آیا می‌توانید باور کنید این روح پاک چیزی بجز عشق، بجز خلوص و بجز صداقت بشناسد؟ چگونه است وقتی بزرگ می‌شوند آنها را بخاطر دروغ، فریبکاری، خطا و هزاران اشتباه دیگر توبیخ می‌کنیم؟ چرا فراموش می‌کنیم آن روزی که مقابل ایشان دروغ گفتیم؟ چرا وقتی کودکند آنها را با هر لقبی که گاهی ناپسند هم هست صدا می‌کنیم و گاه بزرگی آنها را توبیخ کرده چرا که ناسزا می‌گویند؟ فراموش کرده‌ایم آنها را به آشوب به سر و صدا به ر...
16 مهر 1391

دلتنگ روزای النایی

این روزها حضورم مادرانست ...دخترک بزرگ شده و من یواش یواش تو قالب مادری جا افتادم. دنیام عوض شده۳ سال پیش ازاین ذهنم درگیر مقولات کاربود. این روزها اما کوکو می پزم ، چون دخترک علاقه عجیبی به کو کو پیدا کرده این روزه کار من این است که از پشتی میز کو چکی بسازم و تخته وایت برد به همراه ابری و ماژیکی دردست برای او جوجه ای بکشم به رنگ زرد و به دخترک بگویم:این جوجه است ....جوجه میگه جیک جیک و چی می خوره :دونه....آری روزگار همین است ....باید صدای جیک جیک جوجه را به کودکم بگویم تا او هم بشنود این حق مسلم کودکم است این روزها صدای ترانه در خانمان طنین انداز شده ...   ...
16 مهر 1391

حس مادرانگی

مادرانگی را با امبر محمدت آغاز می‌کنی و هر روز این احساس زیبا با تو رشد می‌کند. زیبای کوچکت، آنقدر خالصه که هربار صدایش می‌کنی بند بند وجودت به لرزه می‌افتد، چه افتخاریست مادر این فرشته بودن! آن لحظه که صورتش را می‌بوسی بهترین پاسخ عاشقانه را می‌گیری، دیگر خیالی نیست ترا…    مادرنو پای عزیز همه بازیهای کودکیش را دوست خواهی و هر روز حس بزرگ شدنش را با لذتی آمیخته با درد، لمس می‌کنی نمی‌خواهی آرزو کنی ای کاش به اندازه آغوشت میماند؛ تو با هر تار موی اوکه رشد می‌کند، اوج می‌گیری! لذت دیدن قد برافراشتنتش به تنگ شدن آغوش تو...
16 مهر 1391

قانون پرواز

زندگی، زندگی ، زندگی زندگی من، زندگی تو، زندگی مردمان. همش بدجور بهم پیوند خورده دختر! اونقدر بهم ربط داریم که اگر بخواهیم هرطور دلمون میگه رفتار کنیم زندگی یه نفر دیگه قطعا خراب میشه. میبینی النابانو چرا گاهی به تو سخت می‌گیرم، می‌دونی چرا صحبت از قانون و باید و نبایدهاست؟! برای باهم بودن، برای یه زندگی راحت و آروم کنار همدیگر. النا بانوی من، برای ما قانون معنی زنجیز نداره، قانون دست و پاگیر نیست و باید‌ها و نباید‌ها رو مجازات معنی نمی‌کنیم. قانون روش حرکته. مثل یه پرنده که اگر قانون آسمون و زمین رو ندونه اوج نخواهد گرفت! برای من و تو و ما قانون همه جا هست و باید‌ها برای هرساعت و هرجا معنی دار...
9 مهر 1391

یک جمعه تا تولد

النای کوچک، جمعه اینده دوسال از آمدنت به این دنیا تمام می‌شود. سالها روبروی تو صف کشیده‌اند منتظرند هر روزشان را پربار کنی، هر فصلشان رنگین از خوشحالی مردمان کنی النای نازنین، روز تولدمان خنده‌ها از بودنمان نیست، خوشحالی ما از فرصتیست که در دستان ماست فرصتی نه چندان بلند و نه خیلی کوتاه، به اندازه یک عمر، که باید کشت کنی کاو کنی، گشت بزنی، گریه کنی خنده کنی روز تولد باید که فکر کنی، هرآنچه تا امروز کردی و تا فردا باید. هرآنچه پیش روی توست را بنویس و بخاطر بسپار این فرصت گریزپاست! النای فرشته خوی من، روز تولد تو یادآور عشق است، عشق برای من برای پدر، عشق از سوی پروردگاری که فرصت با تو بودن را به من داد ...
3 شهريور 1391

همه ما با هم

وقتی یه روح پاک کوچولو وارد این دنیا میشه خدا به دو نفر میگه که خیلی مواظب اون باشند. اون دو نفر برای لحظه لحظه زندگی این روح پاک برنامه‌ریزی می‌کنند، به همه جا سرک می‌کشند و هرچیزی که بدرد این کوچولو بخوره و براش مفیده باشه میارن. به اون یاد میدن چطورزندگی کنه، چی خوبه و چی بده! اما… اما توی دنیا فقط این سه نفر نیستند هزار هزار آدم دیگه هم دور و بر این کوچولو هستند. بعضی‌ها خیلی نزدیک و بعضی‌ها خیلی دور اما همه اونها یه بخشی از دنیای این کوچولو رو می‌سازند. می‌دونین به چی فکر می‌کنم؟ اینکه وقتی ارزش‌های زندگی و معیارهایی که پدر و مادر یه بچه بهش یاد میدن با ارزش‌های زندگی یکی ...
3 شهريور 1391

نگاه کن

  النای من نگاه کن همه این موجودات کوچک آزادند مبادا دربندشان کنی! قلب کوچک آنها در قفس می‌میرد به پرنده‌ نگاه کن، پرنده پرواز می‌کند، اسیر زمین نیست پروانه‌ها روزگاری کرم بودند، رنج پیله کشیدند که بال زیبا دارند نگاه کن مورچه‌ها همیشه حرکت می‌کنند قناری عاشقانه آواز می‌خواند همه این موجودات کوچک عاشق طبیعتند النای من گربه کوچکی دیدی بسرش دست نوازش بکش و به چشمان سگها نگاه کن تا محبت را ببینی به صدای طبیعت گوش بده تا تسبیح گفتن خدا را بشنوی النا، من و تو جزئی از این خلقتیم، تکه کوچکی از بیکرانی دریا قطعه ناچیزی از کوه‌ها اما بزرگیم ه...
3 شهريور 1391

بدون عنوان

تو آرام خفته‌ای آنقدر آرام که گویی صدای بال پروانه‌ها هم می‌تواند بیدارت کند و من مبهوت از نعمت داشتن تو، آرام گرفتنت در آغوشم و لمس پوست لطیف صورت تو دستهای کوچکت را تا آنجا که می‌توانم می‌بوسم، نگاهت می‌کنم و لحظه لحظه با تو بودن را نفس می‌کشم که به اندازه یک نفس کوتاه است همه توانم را برای لذت بردن از نوپایی تو بکار می‌گیرم باشد که فردای دویدنت حسرت نخورم شاید اگر آن روز من نیز با تو بدوم حسرت هم بی‌معنی بماند شاید اگر من هم با تو بزرگ شوم قدم‌های بزرگت را همراه باشم نمی‌خواهم گاه بزرگیت بگویم تکیه‌گاهم باش. من از تو هیچ نمی‌خواهم و دعا می‌...
3 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Georgia می باشد